از وقتی که نیستی

از وقتی که نیستی ، من هر روز کنج این کافه می نشینم و قهوه و شعر داغ می نوشم و به آدمهای صامتی نگاه میکنم که تنهاییشان را با فندکی به هم تعارف می کنند …

1 دیدگاه دربارهٔ «از وقتی که نیستی»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *