تهِ فنجانِ قهوه

شنیده بودم میشود از تهِ فنجانِ قهوه
آنچه بر تو گذشته را،بیرون کشید
آنچه در آینده بر سرت می آید را به وضوح تماشا کرد…
شنیده بودم کافیست فنجان را سمتِ قلبت بگیری و سر و ته اش کنی…
من حتی شنیده بودم میشود تو را از ته فنجانها پیدا کرد
هرچند محال،اما میشود…
الان سالهاست که من قهوه میخورم
فنجانم را سمت قلبم میگیرم
اما خبری از تو نمیشود
باور کن من خرافاتی نیستم
فقط برای دوباره داشتنت،دست به هر کاری میزنم…

1 دیدگاه دربارهٔ «تهِ فنجانِ قهوه»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *