تو و من

قهوه را نوشیدیم
فالمان را هم گرفتیم
و مثل میز وُ صندلیِ قهوهِ ای کافه
خشکیدیم
دروحشتِ مردمکِ قهوه ایِ چشمهامان.
تو و من
در شومینه هایی غریب
در فراغی ذغالی
خواهیم سوخت…

2 دیدگاه دربارهٔ «تو و من»

  1. هر پیپ یه داستان داره. هنر ماسترو رحیمی اینه که داستان رو به شکل پیپ تبدیل می‌کنه. فوق‌العاده‌ست.

  2. ماسترو رحیمی عزیز، شما یه آدم خاصید، یه کسی که دیگه مثلش تکرار نمی‌شه. کاری کردید که پیپ و فرهنگش تو ایران یه معنی جدید پیدا کنه. طرفدارتون هستیم و امیدواریم یه راهی برای ملاقات حضوری بذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *