جمعه ها

جمعه ها ،

نه این که تعطیل باشد برای من!

فقط

کرکره ی زندگی را میکشم پایین…

دو فنجان قهوه می‌ریزم و بعد با خیالت،

می نشینیم روی صندلی های لهستانی کهنه ی روی ایوان و همانطور که خیره شده ایم به دلگیریِ غروب آفتاب، به تو فکر می کنیم و پیپ می کشیم!

رادیواسموک

2 دیدگاه دربارهٔ «جمعه ها»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *