جمعه ها ،
نه این که تعطیل باشد برای من!
فقط
کرکره ی زندگی را میکشم پایین…
دو فنجان قهوه میریزم و بعد با خیالت،
می نشینیم روی صندلی های لهستانی کهنه ی روی ایوان و همانطور که خیره شده ایم به دلگیریِ غروب آفتاب، به تو فکر می کنیم و پیپ می کشیم!
رادیواسموک
تعداد بازدید از این مطلب : ۲۵۳
2 دیدگاه دربارهٔ «جمعه ها»
آدینتون بخیر استاد عزیزم
ماسترو رحیمی عزیزززززززز خیلی عالی بود