در همین روزها

تو باید باشی

درست در همین حوالی

در همین روزها که دستانم

لحظه لحظه گرمی دستانت را طلب می کند.

تو باید باشی و نیستی

ودیریست دستانم را

لمس تن فنجان قهوه ام گرم می کند…

1 دیدگاه دربارهٔ «در همین روزها»

  1. ماسترو رحیمی عزیز، شما یه آدم خاصید، یه کسی که دیگه مثلش تکرار نمی‌شه. کاری کردید که پیپ و فرهنگش تو ایران یه معنی جدید پیدا کنه. طرفدارتون هستیم و امیدواریم یه راهی برای ملاقات حضوری بذارید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *