می آیی آرام و بی سر و صدا
می آیی قدم به قدم
در خیالم
آنقدر آرام که نمی فهمم
چطور دچارت می شوم:)
و قول هایم را فراموش می کنم
به خودم می آیم
و میبینم قهوه ام سر رفته !
تو هنوزم حواسم را پرت می کنی:)
این بار با نبودنت
و من هر بار که دنبال حواسم می گردم
به یاد می آورم
دوست داشتن کسی که برای من نبود:)
و زمان چه بعد ظالمانه ایست
کاش زود تر می دیدمت
یا دیر تر
خیلی دیر تر:)
تعداد بازدید از این مطلب : ۲