سبز شدن ورقهایم با نگاهت
سطر سطر …
چه زود سرد شد
تحریر روزنامه ام
قهوه ام را نوشید!
دستانم را بستم تا نگاهت
تا ترا سوار بر اسبی سپید
تابلوی دیوار خیالم کنم
امان؛
امان، از کافه چی!!
از قهوه هایی سرد شده
که خیالت را هورت می کشند…!
تعداد بازدید از این مطلب : ۱۲
1 دیدگاه دربارهٔ «چه زود سرد شد»
درود بر شما آیا امکان دارد به عنوان سرمایهه گذار در پروژه های شما مشارکت کنم
حداقل میزان سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد تومان
با تشکر دکتر عماد طاهریان