چون شعری زیبا

در آن سپیده دم که آمدی
چون شعری زیبا
آفتاب وبهار نیز با تو آمدند
کاغذهای روی میزم
سبز شدند..

قهوه مقابلم مرا سر کشید
بیش از آنکه بنوشمش

زمانی که پدیدار شدی
اسبان تابلوی روبرویم
ترکم کردند و به سوی تو شتافتند…

1 دیدگاه دربارهٔ «چون شعری زیبا»

  1. ماسترو رحیمی عزیز، شما برای ما فقط یک استاد نیستید، شما یک الگو هستید؛ الگویی برای کیفیت، صداقت و عشق به کار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *