هنگامی که خداوند بر زمین نظارت می کرد، دید که انسان خسته شده است.
او متوجه شد که آشفتگی های زندگی روزمره بر پسران و دختران محبوبش تأثیر می گذارد.
او دید که شادیهایی که زن و مرد زمانی داشتند با استرس و بیقراری از بین رفته است.
همانطور که خدا نظاره گر بود، به افکار آنها فکر کرد.
من باید به مردمم کمک کنم. من باید به آنها زمان بدهم تا جمع شوند”
خدا گفت: “من به کسی نیاز دارم که بتواند به مرد پر مشغله کمک کند تا آرام شود. کسی که بتواند استرس فقرا را از بین ببرد. کسی که بتواند به یک ذهن خلاق وقت بدهد تا فکر کند.”
خدا فکر کرد…
او با خود فکر کرد، “من به کسی نیاز دارم که بتواند این هدایا را به کل مخلوقات من بدهد. مهم نیست ثروتمند یا فقیر، شاد یا غمگین. فرقی نمی کند تاجر باشد یا کارگر، مادر یا پدر. فرقی نمی کند پیر یا جوان، دختر یا پسر. مهم نیست لباسی که می پوشد یا ماشینی که سوار می شود. اندازه خانه و ثروت او مهم نیست.»
خدا بیشتر فکر کرد…
خدا فکر کرد، “من به کسی نیاز دارم که بتواند به همه فرزندانم این هدایا را بدهد. زمانی برای فکر کردن، زمانی برای استراحت، زمانی برای آرامش، زمانی برای دور هم جمع شدن به عنوان یک جامعه.”
او برای یک لحظه متوقف شد…
سپس خداوند گفت: “من به کسی نیاز دارم که پسران و دخترانم را در سعادت و اندیشه واقعی دور هم جمع کند. من به کسی نیاز دارم که بتواند زمان را حتی برای یک لحظه کند کند تا آنها متوقف شوند و شادی کنند.”
سپس خداوند پیپ ساز را آفرید…
تاریخچه طراحی و ساخت اولین پیپ توسط ماسترو رحیمی :
مجموعه پاسارگاد تاباک با مدیریت ماسترو رحیمی (mastro rahimi) از زمانی شروع به شکل گیری کرد که ایده ای نو از فرانسه به ایران آورده شد و این کار و ایده نو را در ایران آقای امیرحسین رحیمی که ماسترو رحیمی شناخته می شود ایجاد کردند.
از ۱۳۸۹ شروع به تحقیق و جانمای و مکان یابی و امکان سنجی نوع کار صورت گرفت و از سال ۱۳۹۰ شروع به فعالیت شد.
پاسارگاد تاباک بر گرفته از نام ایرانی پاسارگاد و همچنین تاباک (tabac) برگرفته از واژه ای فرانسوی می باشد.مجموعه پاسارگاد تاباک اولین در ایران در حوزه ساخت پیپ می باشد.
اولین پیپ اصولی و استاندارد در ایران در مهرماه ۱۳۹۴ توسط ماسترو رحیمی مدیر مجموعه پاسارگادتاباک طراحی و ساخته شد.
As God watched over the Earth, he saw that man had become tired.
He noticed that the turmoils of everyday life were taking their toll on his beloved sons and daughters.
He saw that the joys man and woman once knew were being hindered with stress and restlessness.
As God watched, He thought their thoughts.
”I need to help my people. I need to give them time to gather”
God said, “I need someone who can help the busy man to slow down. Someone who can relieve the poor mans stress. Someone who can give a creative mind time to think.”
God pondered…
He thought to himself, ”l need someone who can give these gifts to my entire kingdom. No matter whether rich or poor, happy or sad. No matter whether a business man or pauper, mother or father. No matter old or young, daughter or son. It matters not the clothes he wears or the cars he drives. It matters not the size of his home or of his wealth.”
God pondered some more…
God thought, “I need someone who can give all of my children these gifts. The time to think. The time to relax. The time to slow down. The time to come together as a community.”
He paused for a moment…
God then said, “I need someone to bring my sons and daughters together in true bliss and thoughtfulness. I need someone who can slow time even if only for a moment so that they may stop and rejoice.”
Then, God made the pipe maker…
سپس خداوند پیپ ساز را آفرید
1 دیدگاه دربارهٔ «سپس خداوند پیپ ساز را آفرید»
بسیار زیبا بود