این وقت شب انگار
کسی دارد دانه دانه دلتنگی هایش را
لای برفها می کارد …
تو که نباشی کم می آورم
برف چشمانم هی آب می شوند…
آدم برفی نبودم که به پایت یک شبه آب شوم …
من ؛ مو به مو سفید شدم !
خسته ام…
و تو نمی دانی چقدر خسته ام …
در من مردی
تمام راههای رسیدن به تو را
یک نفس دویده است!
در این زمستان بی رحم !
مانند گرگی گرسنه ، پیپم را به دندان میگیرم ، تا کمی ارام شوم …
رادیواسموک
تعداد بازدید از این مطلب : ۳۳۸
2 دیدگاه دربارهٔ «آدم برفی»
واقعا عالی بود ممنونم از پدر پیپ ایران
بسیار متن جذابی بود
و اینکه خدارو شکر بلخره برف بارید