من باشم و
تو باشی و
دو فنجان خالیِ تلخ…
با قهوه ی چشمانت بی خواب شوم و
با قند لبخندت شیرین…
چنان نگاهت کنم تا سپیده دم
که گویی سخن نگفته
عاشقی با معشوقش
این چنین…
هیتلر جانت شوم و
برای بدست آوردن مساحت کل وجودت
جهانی را بهم ریزم…
رادیو اسموک
تعداد بازدید از این مطلب : ۳۲۱
2 دیدگاه دربارهٔ «قهوه ی چشمانت»
بی نظیر
واقعا عالی بود ممنونم از پدر پیپ ایران