همین لبخندِ کمرنگت برای حال من خوب است
نِکو باشد بهار تو،هوای سال من خوب است
زدی لبخند اجباری به لبها و نمی دانی
که با لبخند با اجبار هم ،احوال من خوب است
همین لبخند کمرنگی که از تأثیر آن بر من
به گونه چال می افتد،کنار خال من،خوب است
کنارت بی قراری ها،همین از حد گذر کردن
به روی شانه افتادن ، شبیه شال من خوب است
اگرچه آسمان دیگر مجال پر زدن ها نیست
شدم مرغی،پریدن هم برای بال من خوب است
تهِ فنجانِ تقدیرم،خیالت چای هر روز است
حضورت گاه، چون قهوه،برای فال من خوب است
به این جمله،کمی تسکین گرفتم وقت دلتنگی
همین که گاه هستی در خیالم مال من،خوب است
تعداد بازدید از این مطلب : ۳۴۵
1 دیدگاه دربارهٔ «حال من خوب است»
ماسترو رحیمی عزیز عالی بود دمتون گرم