عصر که می شود
دوباره…
دست احساس را میگیرم
راه می افتم به دنبال
ردپایی بر جا مانده از دلتنگی
دور دنیا را قدم میزنم و…
میرسم به بنبست تنهایی
وانجا تکیه بر دیواری سرد و بی روح…
پیپ می کشم،
طرح لبخندت را در هاله ای از اشک و دود تجسم میکنم
توکه میخندی
طعم رویایم شیرین میشود
رادیواسموک
تعداد بازدید از این مطلب : ۳۸۱
2 دیدگاه دربارهٔ «پیپ می کشم»
درود بر پدر پیپ ایران بسیار دلنشین بود
ماسترو رحیمی عزیز بسیار زیبا بود دمتون گرم