حواسم هست

سالهای سال از چتر و ساعت متنفر بودم و همینطور از سر وقت رسیدن کیوی را با پوست میخوردم و قهوه را بدون شکر و مدام شعرهایم را جایی جا می گذاشتم تا اینکه تو آمدی و نظم زندگی مرا بر هم زدی حالا از خانه که بیرون می زنم حواسم هست که زیر کتری […]

حواسم هست بیشتر بخوانید »