دود شوم

عاقـل هرگــز نــکــنــد

دود هوس

دود گـــردد

ســبــب تـنـگ نـفـس

هوس سیگار کرده ام

عشقه آتشینم 

با طعم لبانت

تو دود کنی

و

من کام بگیرم

تو کام بگیری

و

من خاکستر شوم … 

دود شوم …

آه شوم …

درد شوم …

تو سالم باشی 

8 دیدگاه دربارهٔ «دود شوم»

  1. من خاکستر شوم …

    دود شوم …

    آه شوم …

    درد شوم …

    تو سالم باشی

    این قسمت اخرش که نوشتید -تو سالم باشی….
    خیلی خوب بود و حس خوبی به مخاطب انتقال میده…
    ممنون از این که هستید

  2. آه امان از درد دل ، تب دارم تبی سوزنده دارم ، تنم شعله ور تنی سوزان است ، آه امان از دل ! که سیگارم مجبور است پای من هنگامی که با لبهایم کام می گیرم و پکی سنگین همراهیم کند و بسوزد ، شعله ور شود ، و در انتها خودش را فدای تمام دلتنگیهایی که با دود زیبایش برایم ایجاد می کند خمارگونه متصور سازد چشم های معشوقم را ! آری زیباست کامی دهد کامی گید و کامش تنفس حیات رگ های حیاتیم باشد مخصوصا قلبم ! تنفسی که شعله ورانه بر عکس سوزانده بودنش من جانی دیگر و خمار آلود مینگرم به آن چشمهای متصور شده در جفت چشمهایم … به من گویند ! حیات من کام افکارش و حسش است که همچون اکسیژن هوا عمل میکند … تب دارم تبی سوزان !… ✍🏻 🚬🔥🪵🍂🌸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *