روز نوشته ها

هی کافه چی!

+3

هی کافه چی!   برای یک شب کافه ات را به دست من بده   می خواهم برای یک شب هم که شده   خودم باشم واین صندلی های خالی…   خودم باشم و یک آغوش خیالی…   خودم باشم واشک هایی که سرازیر می شوند   بگذار این سکوت وحشی تن مرا به اسارت

هی کافه چی! بیشتر بخوانید »

لذت داشتن ی دوست خوب

+3

لذت داشتن ی دوست خوب توی یه دنیای بد مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیر برفه درسته ک هوا روگرم نمیکنه ولی تورو دلگرم میکنه رفاقت مثل آدم برفی میمونه درست کردنش راحته امانگه داشتنش سخته…

لذت داشتن ی دوست خوب بیشتر بخوانید »

بیا از هم جدا شویم

+2

بیا از هم جدا شویم ، آخر با هم بودنِ ما چه فایده ای دارد؟ من سنتی گوش میکنم تو پاپ من قهوه مینوشم تو چای من عاشق پیپ هستم تو عاشق سیگار من عاشقِ پائیز و تنهایی اَم تو عاشقِ بهار و شلوغی… ببین! من و تو حتی در کوچکترین چیز هم تفاهم نداریم…

بیا از هم جدا شویم بیشتر بخوانید »