بیقراری های دی ماه
و زمستان آن اتفاق سپیدی ست که با آمدن تو خواهد افتاد برف گونه ، بر بام دردهایم ببار من ، بیقراری های دی ماه را تنهایی تاب نمی آورم… بیا و من را به جرعه ای از قهوه ی چشمانت دعوت کن … رادیو اسموک
و زمستان آن اتفاق سپیدی ست که با آمدن تو خواهد افتاد برف گونه ، بر بام دردهایم ببار من ، بیقراری های دی ماه را تنهایی تاب نمی آورم… بیا و من را به جرعه ای از قهوه ی چشمانت دعوت کن … رادیو اسموک
می گویند یلدا بلند ترین شب سال است… این یعنی من , امشب بیشتر از شب های دیگر دلتنگت می شوم و پیپ می کشم… رادیو اسموک
عاشق که می شوی تمام جهان نشانه معشوقت را دارد، یک موسیقی زیبا؛ یک فنجان قهوه ی تلخ، یک خیابان خلوت و ساکت، عطر تلخ انگلیسی، یا حتی عطر سیگار برگ کوبایی به آسمان که نگاه میکنی کبوترانی که پرواز میکنند همه تو را امید می دهند، حتما که نباید هدهد خبری بیاورد، گاهی کلاغی
چقدر دلچسب می شود زندگی با رویای تو… به دلپذیری عطر قهوه ای که صبح در تمام خانه می پیچد رادیواسموک
نیستیو بعد از آذر ماه… پاییز برای من دوباره تمدید می شود… در فال فنجان تمام کافه ها… یک مرد پیپ کش تنها تعبیر میشود… رادیو اسموک
عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) ای چشمه طهارت، ای اسوه خدایی، ای جلوه الهی، ای عشق کبریایی، ای آفتاب سفر کرده! من فریاد سبز تو را که از پشت دیوار قرنها هنوز به گوش میرسد، شنیدم من در جغرافیای خانه گلی تو تاریخهای تاریخ را دیدم من در
عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بیشتر بخوانید »
دلم یک فنجان قهوه میخواهد و یک پیپ پاسارگادتاباکی و کمی از خاطرات شیرین باتو بودن… تمام چیزی که از دنیا میخواهم، فقط همین است.. رادیو اسموک
تنهایی ام شاعرانه پشت میزی دونفره مینشیند تا پذیرای رویای مستانه ات شود در کافه ی خیال با دو فنجان قهوه ی چشمان بارانی ام موسیقی شورانگیز قلب بی قرارم وقتی که زمزمه وار دوست دارم را از لبهای تو میشنوم چقدر شنیدنی تر میشود چه عصر دلپذیری من و تو….. در اوهام و خیال
من یک پیپ هستم! ساخته شده ام تا در غروب های دلگیر پاییز خاطراتت را در دلم بریزی و آتش عشق را به جانم بی اندازی… رادیو اسموک