زمستان
زمستان است … دو میل و یڪ ڪاموا … و من خیال می بافم … خیالِ تو را و اندازه می زنم با دورِ بی تفاوتی ات اندازه نمی شود… می شڪافم… و دوباره از سر می گیرم می بافم و اندازه می زنم … و باز می شڪافم… و دوباره از سر می گیرم… […]
زمستان است … دو میل و یڪ ڪاموا … و من خیال می بافم … خیالِ تو را و اندازه می زنم با دورِ بی تفاوتی ات اندازه نمی شود… می شڪافم… و دوباره از سر می گیرم می بافم و اندازه می زنم … و باز می شڪافم… و دوباره از سر می گیرم… […]
هر سال من ز سال پسین بدتر است فرقی چنان ندارد پیرار و پار از شش جهت هجوم غم و غصه است غم باردم به سر ز یمین و یسار 🥺 🇮🇷 به یاد شهید سیدرضی موسوی
وقتی پیپ میکشی انگار کسی درون تو زنده است…! پیپ کشیدنت عمیق تر از دوستت دارم هاییست که به من میگویی…! رادیو اسموک
هوا خوب است نسیم خنکى میاید ماه در اسمان می درخشد اما پیپ من چاق نمیشود… فهمیده است که دلتنگ تو ام رادیو اسموک
آرزوی من برای تو آغازی باشکوه در ژانویه عشق در فوریه صلح و آرامش در مارس نداشتن نگرانی و دغدغه در آوریل خوشبختی در می شادی در ژوئن و نوامبر و خوشبختی در دسامبر میباشد سالی پر از شانس و موفقیت برای تو آرزومندم کریسمس مبارک
و زمستان آن اتفاق سپیدی ست که با آمدن تو خواهد افتاد برف گونه ، بر بام دردهایم ببار من ، بیقراری های دی ماه را تنهایی تاب نمی آورم… بیا و من را به جرعه ای از قهوه ی چشمانت دعوت کن … رادیو اسموک
می گویند یلدا بلند ترین شب سال است… این یعنی من , امشب بیشتر از شب های دیگر دلتنگت می شوم و پیپ می کشم… رادیو اسموک
عاشق که می شوی تمام جهان نشانه معشوقت را دارد، یک موسیقی زیبا؛ یک فنجان قهوه ی تلخ، یک خیابان خلوت و ساکت، عطر تلخ انگلیسی، یا حتی عطر سیگار برگ کوبایی به آسمان که نگاه میکنی کبوترانی که پرواز میکنند همه تو را امید می دهند، حتما که نباید هدهد خبری بیاورد، گاهی کلاغی