هرکول انجمن پیپ

در آن سپیده دم که آمدی

در آن سپیده دم که آمدی چون شعری زیبا آفتاب وبهار نیز با تو آمدند کاغذهای روی میزم سبز شدند.. قهوه مقابلم مرا سر کشید بیش از آنکه بنوشمش زمانی که پدیدار شدی اسبان تابلوی روبرویم ترکم کردند و به سوی تو شتافتند…

در آن سپیده دم که آمدی بیشتر بخوانید »

پاورچین پاورچین به خوابم آمدی

یک شب هم مهربان شده بودی ؛ پاورچین پاورچین به خوابم آمدی قهوه دم کردی و در فنجان کوچکمان ریختی، دلت نیامد صدایم کنی بغلم کردی قهوه یخ کرد، من اما تا صبح گرم بودم

پاورچین پاورچین به خوابم آمدی بیشتر بخوانید »