هرکول انجمن پیپ

عادت کرده‌ام به طعم قهوه

عادت کرده‌ام به طعم قهوه به آدم‌های پشت پنجره‌ی کافه … دست‌هایی که می‌روند ؛ آدم‌هایی که نمی‌مانند … به تو که رو‌برویم نشسته‌ای قهوه‌ات را به هم می‌زنی می‌نوشی می‌روی … یکی به آدم‌های پشت پنجره‌ی کافه اضافه می‌شود

عادت کرده‌ام به طعم قهوه بیشتر بخوانید »

سهم نوشیدن تو …

قهوه می‌نوشم و با فنجانش فال دیدار تو را می‌گیرم قهوه ی دوری چشمان تو را رو به تنهایی تلخ پی شیرینی آغوش تو من می‌نوشم امشب اما دل فنجان خالیست جای این هیچ پر از بودن توست رو به آغوش نگاهم… قهوه هایم باشد سهم نوشیدن تو …

سهم نوشیدن تو … بیشتر بخوانید »

به کجا باید سفر کرد

«کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و می شد رفت پشت آن ایستاد. کاش دنیا در خروجی داشت که می شد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در بی خیالی محض دست ها را توی جیب گذاشت و سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست

به کجا باید سفر کرد بیشتر بخوانید »

اطلاعیه شماره سه انجمن پیپ ایران

‼️🙏📣📣 اطلاعیه شماره سه انجمن پیپ ایران سپاس از همراهی شهرستانی های عزیز پیرو دو اطلاعیه قبلی از امروز ۲۰ اسفند تا ۸ فروردین ۱۴۰۴ امکان ارسال کالا به شهرستان نخواهیم داشت. از ۸ فرودین تا ۱۶ فروردین هم تعطیلات زیاد است و تحویل کالا مشکل است ولی به نظر می رسد امکان پذیر باشد

اطلاعیه شماره سه انجمن پیپ ایران بیشتر بخوانید »

با همین پیپ ایرانی پاسارگادتاباکی دوست داشتنی

امروز بازهم پیپ کشیدم آرام، زیاد، با احساس… همه ی تورا، همه ی آنچه که از تو با من باقی مانده بود را دود کردم با همین پیپ ایرانی پاسارگادتاباکی دوست داشتنی …

با همین پیپ ایرانی پاسارگادتاباکی دوست داشتنی بیشتر بخوانید »