ﺩﺭﺩ ﯾﻌﻨـﯽ :

ﺩﺭﺩ ﯾﻌﻨـﯽ : ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی…. به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم… به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف

ادامه مطلب »

بین سکوت واژه ها گیر کرده ام…

یک آینه،یک قهوه، یک فنجان چای… من باشم،تو باشی، یک گلیم به روی پای… ابر باشد و باران باشد و یک دل… چشم های من چ طوفانی میکند به پای…! . حرف دارم برایت اما چه بگویم ای دل… بین سکوت واژه ها گیر کرده ام… تمام سرم پر از

ادامه مطلب »

برایم کافی ست

کمی از تو را اضافه میکنم به قهوه تلخم فرقی نمی کند فال هرچه که می خواهد باشد آغشته به تو.باشد برایم کافی ست

ادامه مطلب »

صبح شد،خورشیددلتنگ نگاه توست

صبح شد،خورشیددلتنگ نگاه توست برخیز،دوباره برزندگی ام مثل خورشیدصبحگاهی طلوع کن تاباردیگرازنگاه پرمهرت جانی دوباره بگیرم چه زیباست صبحی که قهوه ی تلخ رادرکنارتوشیرین بنوشم

ادامه مطلب »

از تـــو

از تـــو چیز زیادی نمی خواهم دستم را که بگیری گرم می شوم . لبخند که بزنی دنیا شیرین می شود آن قدر که این فنجان قهوه زیر باران فجایع بچسبد‌ ماه پا به فالم بگذارد و ستارگان دیـگر خاری به چشم شب هایم نباشند … !

ادامه مطلب »

یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟

یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟ من سیگار را کنار گذاشتم اما طعم تلخش را نه ! روزگار امروز به من فهماند که چیزهای تلختری از قهوه و سیگار هم هست ! ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ یه تن رنجور از زخم یه ذهن خسته ﻭ

ادامه مطلب »