فنجان قهوه ی داغ

دلم تنگ می شود، گاهی برای حرف های معمولی برای حرف های ساده برای « چه هوای خوبی ! » « دیشب چه خوردی؟ » برای … و چه قدر خسته ام از « چرا؟ » از « چه گونه ! » خسته ام از سؤال های سخت ! پاسخ

ادامه مطلب »

قهوه ات را بنوش

قهوه ات را بنوش روزنامه ات را ورق بزن در ستون ادبی کسی برایت شعر تازه ای گفته است در صفحه ی حوادث کسی خودش را با عکس تو به دست رود سپرده است و در ورقی دیگر سیاستمداران جهان فتنه ی چشمان تو را پشت تیترهای درشت بی خاصیت

ادامه مطلب »

عید سعید فطر

اللهم اهل الکبریاء و العظمه… اهل العفو و الرحمه🌹 باسلام و تحیت؛ تطهیر درچشمه زلال رمضان و طلوع خورشید فطر بر کیمیای وجودتان مبارکباد🌹 عید سعید فطر بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد🌹 🍃آسْعٓدٓ اَللهْ اَیّٰامَکُمْ🍃🌸 طاعات عبادات قبول 🌸التماس دعا🍃🌺 رحیمی

ادامه مطلب »

غروب بهار

غروب بهار با عطر شڪوفہ ها قهوه ام را سر مے ڪشم چہ باشے چہ نباشے لحظہ هایم بارانے ست

ادامه مطلب »

زیر باران

میترسم ازاتفاقهایی که نیفتاده، مثلا نیامدنت،ندیدن لبخندت یااینکه روبرویم ننشینی وفنجانی قهوه باتونخورم یااینکه زیر باران باتوقدم نزدم دستهایت رانگیرم کاش میآمدی واینهمه نمیترسیدم

ادامه مطلب »

حواسم هست

سالهای سال از چتر و ساعت متنفر بودم و همینطور از سر وقت رسیدن کیوی را با پوست میخوردم و قهوه را بدون شکر و مدام شعرهایم را جایی جا می گذاشتم تا اینکه تو آمدی و نظم زندگی مرا بر هم زدی حالا از خانه که بیرون می زنم

ادامه مطلب »

کاش می آمدی

می ترسم از اتفاق هایی که اصلا قرار نیست بیفتد! مثلا نیامدنت ندیدن لبخندت یا اینکه صدایم نکنی روبرویم ننشینی و فنجانی قهوه با تو نخورم یا اینکه زیر باران با تو قدم نزنم و دست هایت را نگیرم کاش می آمدی و این همه نمی ترسیدم

ادامه مطلب »

وسط کافه ی دنیا

چای گیجی وسط کافه ی دنیا بودم! قند لبخند تو پیش همه محبوبم کرد دور کردند تورا تا که مرا سرد کنند، تلخی بی کسی ام قهوه ی مرغوبم کرد!  

ادامه مطلب »