شب که شب نیست ولی

شب که شب نیست ولی خوابِ آرامت خوش .. بعدِ تو باران ها تندیِ طوفان ها تلخیِ قهوه ی شب دوری و درد خوابمان را بردند … خوش بخوابی جانم با خیالاتِ وخیمی که پر است از عطرت تا سحر پشتِ نمِ پنجره ها جان به لب میمانم … خوابِ

ادامه مطلب »

پیپ درک میکنه

پیپ نمیپرسه چرا ، پیپ ازت دلیل نمیخواد ، سرزنشــــت نمیکنه ، پیپ درک میکنه مِثِ پیپ باشید …

ادامه مطلب »

بی رحم ترین مهربان دنیا …

تو هنوز هم بدون من زندگی میکنی،شاید حتی راحت تر از قبل هنوز هم مثل قبل وقتی می خندی گوشه چشمات جمع میشه هنوز کنار همون پنجره میشینی تو همون لیوان قهوه میخوری و ملودی مورد علاقت رو زمزمه میکنی هنوز هم تنهایی سیگارت رو روشن میکنی هنوز وقتی کم

ادامه مطلب »

قهوه ات سرد می‌‌شود

نمیایی برایت قهوه می ریزم، کمی‌ شیر، دو قاشق شمی گذارم جلویت روی میز، گلدان گل را کنارتر می گذارم تا بهتر ببینمت. قیافه جدی به خودم می گیرم و با لهجه‌ ای که حالا برای خودم هم بیگانه است،  می گویم:  قهوه ات سرد می‌‌شود. هر کجا که هستی،

ادامه مطلب »

نمیایی

نمیایی برایت قهوه می ریزم، کمی‌ شیر، دو قاشق شمی گذارم جلویت روی میز، گلدان گل را کنارتر می گذارم تا بهتر ببینمت. قیافه جدی به خودم می گیرم و با لهجه‌ ای که حالا برای خودم هم بیگانه است،  می گویم:  قهوه ات سرد می‌‌شود. هر کجا که هستی،

ادامه مطلب »

درود به پاییز

دوباره شروع می شود باران های تند چتر های باز دلشوره های خیس خورده پشت چراغ های قرمز فال های نم کشیده انار های سرخ نارنگی های سبز دوباره شروع می شود روزهای نصفه نیمه شب های بی پایان عطر قهوه های تلخ کنج کافه ها نیمکت های خط خطی

ادامه مطلب »

قهوه ی ترک

دلم باران میخواهد، کافه ی همیشگی، قهوه ی ترک، پیپ، نگران نباش; دیگر نیازی به بودنت نیست… دلم مدت هاست که تو را میخواهد… فقط کمی دلتنگی کرده! دل است دیگر… تو ببخش

ادامه مطلب »

طعم گسِ قهوه اش

کنار پنجره غبار گرفته ایستادم ، پیپم را تنفس کردم وجرعه جرعه از گذشته ای نوشیدم که طعم گسِ قهوه اش چشمم را پر از اشک وکنارم را ازتو خالی کرد…

ادامه مطلب »