روز نوشته ها

حال من خوب است

همین لبخندِ کمرنگت برای حال من خوب است نِکو باشد بهار تو،هوای سال من خوب است زدی لبخند اجباری به لبها و نمی دانی که با لبخند با اجبار هم ،احوال من خوب است همین لبخند کمرنگی که از تأثیر آن بر من به گونه چال می افتد،کنار خال من،خوب است کنارت بی قراری ها،همین

حال من خوب است بیشتر بخوانید »

شهادت مظلومانه اولین شهید محراب حضرت علی علیه السلام

بر بلندای فلک ذکر ملائک یا علی‌ست هر که گوید یا علی؛ در روز محشر با علی‌ست در طواف کعبه گر با دیده‌ی دل بنگری هر طرف آئینه‌ای باشد کزان پیدا علی‌ست شهادت مظلومانه اولین شهید محراب حضرت علی علیه السلام , بزرگ مرد تاریخ بشریت را به عموم مسلمین جهان، تسلیت عرض می‌نمائیم.🖤

شهادت مظلومانه اولین شهید محراب حضرت علی علیه السلام بیشتر بخوانید »

بهار

می دانم… امسال اولین برف که ببارد یاد اولین قهوه ای خواهم افتاد که کنار یک خیابان جا ماند و سرد شد.. کنار آن خیابان، نزدیک درختانش، یکجا، یک گوشه، هنوز مینویسم از تو و آن زمستانی که بودی اما انگار بهار بود… رادیو اسموک

بهار بیشتر بخوانید »

تفاهم نداریم

بیا از هم جدا شویم، آخر با هم بودنِ ما چه فایده ای دارد؟ من سنتی گوش میکنم تو پاپ من قهوه مینوشم تو چای من عاشق پیپ هستم تو عاشق سیگار من عاشقِ پائیز و تنهایی اَم تو عاشقِ بهار و شلوغی… ببین! من و تو حتی در کوچکترین چیز هم تفاهم نداریم …

تفاهم نداریم بیشتر بخوانید »

فکر

فکر می کنم به امروز! به تو! به تمام چیزهایی که از تو خبر می دادند! به میز دنج دو نفره ی کافه! به جای خالیت.. به چای یا دمنوشی که اگر امروز بودی حتمن سفارش می دادی! به قهوه فرانسه ی من که از دهن می افتاد! به حرف هایی که میشد رد و

فکر بیشتر بخوانید »